آقای رئیس جمهور...

آقای رئیس جمهور... شما که برای هم صحبتی با کودک ۱۰-۱۲ ساله بیست دقیقه وقت گذاشتید تا به حرف های او گوش کنید... شما که ادعا میکنید برای خدمت به این مرز و بوم با کادر وزیران خود آماده اید، صادقانه به این سئوال پاسخ دهید:

تا حالا جقدر بودجه برای مناطق محروم کشور تخصیص داده ایدو برای مردم محروم این مناطق تا چه حد به خواست های مردم آنجا گوش داده و در بر آوردن نیاز های مردم موفق بوده اید؟البته ما شاهد به پایان رسیدن بعضی پروژه ها بوده ایم همچنین شنیدیم که شما قبل از انتخابات بعضی از پروزه ها را چند بار در لیست کار های انجام شده گذاشته و آنها را برای تبلیغات برای چندمین بار با اینکه هنوز به مرحله پایانی نرسیده بودند براه انداخته اید؟!!

البته همه میدانند که شما در مناطق جنگ زده فلسطین و لبنان از صرف بودجه های کلان چون سایر ممالک دریغ نداشته اید ولی برای مردم این مرزو بوم و آنهائیکه در مضیقه هستند چه آنهایی که به خاطر محرومیت منطقه و چه آنانی که در جنگ و یا سایر مسائل آسیب دیده اند چه کرده اید؟

قسمتی از اعتبارات و بودجه های اختصاص یافته به لبنان و فلسطین در اینجا مرور میشود تا ببینیم برای مردم مملکت خودمان شما چه کرده اید؟

آیا رئیس جمهور ملتی درمانده و محتاج که با زور نیروی پلیس و لباس شخصی شما شانس ستادن حق خود را ندارند اینهمه برای شما میارزد و افتخار آفرین است؟

کمک های دولت احمدی نژاد به فلسطین

50میلیون دلار کمک به شبه نظامیان حرکت مقاومت اسلامی

کمک 70 میلیون دلاری به حماس در ششم مارچ 2006

کمک 250 میلیون دلاری به حماس پس از سفر اسماعیل حنیفه به تهران برای تامین مخارج زیر:

خرید انواع مایحتاج مردم فلسطین

پرداخت مستمری به کارگران بیکار فلسطینی

پرداخت حقوق کارمندان فلسطینی

احداث خانه برای فلسطینیانی که در عملیات جنگی اسرائیل منزلشان ویران شده است

تاسیس خانه های فرهنگی و احداث اداراتی که به امور فلسطینیان رسیدگی نماید

و پرداخت مستمری به ماهی گیران فلسطینی در نوار غزه

کمک های دولت احمدی نژاد به لبنان:

کمک 250 میلیارد دلاری به حزب الله لبنان

ساخت 19 مرکز درمانی و ترمیم 14 پل که در جنگ با اسرائیل آسیب دیده بودند

انجام 108 پروژه برق رسانی و150 پروژه شهر سازی

و125 میلیون دلار برای احداث و ترمیم جاده های آسیب دیده

ادامه دارد.....

دروغ های شاخ دار...

در این بخش به قسمتی از دروغ های شخصیت های رژیم اشاره میشود:
احمدی نژاد: همه ملت مي دانند، دروغگو خيانتکار است وخيانتکار، ترسو است آيا اين دولت، دولت ترسويي است؟
ااز هزاران دروغ احمدی نژاد به معروفترین آن اشاره میکنیم تا شما ببینید و خود قضاوت کنید
هاله نور
تکذیب هاله نور احمدی نژاد
با استناد به گفته آقای احمدی نژاد میشود نتیجه گرفت که:این دولت دروغگو، خیانتکار و ترسو است!
احمد جنتی: قبرهای ِ بی نام و نشان در قطعه ی 302 بهشت زهرا متعلق به سربازان گمنام امام زمان می باشد
اما آقاي مجيد نصيركوه عضو اجتماعي مجلس در باره این خبر گفته بودند كه مجلس مسئله دفن دسته جمعي را پيگيري مي كند و.. با كمال تعجب آقاي فرهادتجري عضو كميسيون امنيت ملي و كميته پيگيري وقايع بازداشت شده ها در حقيقت ساعاتي پس از انتشار خبر دفن كشته شده ها بدون نام و نشان اعلام كرد كه اين خبر صددرصد دروغ است؟!!!
حالا تکلیف سربازان امام زمان چه میشود آقای جنتی؟!!
و اما یک خبر راست راست! از اجرای احکام اسلامی با زور چماق و .... روز سه شنبه سوم شهريور ساعت 15 در ميدان تجريش چند بسيجي يک پسرجوان را به جرم روزه خواري به قصد كشت زدند .مردم هم براي دفاع ازآن پسر با 3 بسيجي در گير شدند. بسيجي ها بعد از زدن اسپري
اشک آور به سوي مردم روزه دار فرار کردند

این هم از ابراز لطف دولت مهر در ایام عبادت و نیایش و انجام کار های خیر!!!
. و اما یادداشت طنز نوشتن وبلاگ آقایان ابطحی، حجاریان هم برای حسن ختام ...

نمایش های مضحک دولتی

دادستانی که باید حافظ جان و مال و ناموس مردم باشد، خود با استفاده از قدرت قانون، ابزاری شده است برای حمایت قاتلین و متجاوزین به نوامیس مردم و کشتار آنان؟!
باز هم شاهد نمایش مضحک دیگری از دولت دهم بودیم!
دولت دهم به تکرار این نمایش ها میپردازد تا مردم را به باورعدم تقلب ومشروعیت دولت کودتا مجبور سازد!...
زهی خیال باطل! شاید این امرفقط برای خود فریبی دولت مرهمی باشد ، اما هیچکس این ترفند و نمایش های مضحک دولتی را باور نخواهد کرد!
براستی کیست که نداند این اعترافات ساختگی که با اعمال شکنجه و تهدید و گروگانگیری خانواده های به بند کشیده شده بدست آمده است... چیزی جز ضعف و ناتوانی رژیم را به نمایش نمیکذارد و تنها آنان را به مسخره کردن بیشتر این دولت و بیزاری از آنان وا میدارد...

افتخاری دیگر برای جمهوری اسلامی و دولت نهم-دهم؟!...

آدرس وبسایت:
http://www.timesonline.co.uk/tol/news/world/middle_east/article6805885.ece
شاید ظهور حضرت صاحب را نیاز به بالا گرفتن جنایت باشد؟
شاید برای ظهور حضرت صاحب باید به بالترین درجه سبعیت و بربریت
رسید!
شاید برای بقای اسلام باید جوانان پاک و بیگناه را به زندان افکند!
شاید حکومت اسلامی باید نمادی کامل از وقاحت باشد!
شاید برای حکومت جهانی باید فرزندان ایران زمین را در زندان ها
مورد تجاوز قرار داد و ......
اما ننگ بر چنین حاکمیتی که نام ایرانی را با اعمال نفرت انگیز خود
سر افکنده نمودند.
به برگردان مقاله توجه فرمایید.
تايمز انگليس با همكاري عفو بين الملل و منابع معتبر خود گزارش كاملي از تجاوز به بازشدگان را فاش ساخته است. در اين گزارش آمده رضا نوجوان 15 ساله اي است كه در مركز ايران، در يك خانه امن پناه گرفته است اما به تائيد پزشك معالج، قصد خود كشي دارد. وي به همراه عده اي نوجوان هم سن و سال خود كه حتي هنوز به سن راي دادن هم نرسيده اند در تجمعي دستگير شده و در زندان بارها مورد تجاوز وحشيانه و تحقير جنسي قرار گرفته اند. مجله تايمز تحقيرهاي جنسي عليه اين زندانيان را معادل و يا بدتر از آنچه مي داند كه جمهوري اسلامي ايران ايالات متحده را براي ارتكاب آن در زندان ابوغريب ملامت نموده است. اين نوجوان كه نام وي، محل اقامت و نام پزشك معالج وي نزد تايمز محفوظ است مي گويد در روز اول در بازداشتگاه نامعلوم (سپاه يا بسيج) سه نفر لباس شخصي به وي حمله كرده اند و يكي او را به زور نگه داشته، يكي رويش نشسته و ديگري روي وي ادرار نموده و سپس به طرز وحشيانه اي به وي تجاوز كرده اند.وي در طول مدت زندان (حدود 20 روز) بارها مورد تجاوز قرار گرفته است، حتي پس از انتقال به بازداشتگاه رسمي نيروي انتظامي. رضا براي خودكشي در زندان سر به زمين كوبيده است. او شاهد تجاوز به چندين نفر ديگر نيز بوده و به شهادت پزشك معالج و تائيد نماينده عفو بين الملل در ايران، ادعاهاي رضا مبني بر تجاوز، جراحات جسمي، آسيبهاي روحي و تحقيرهاي جنسي با واقعيات منطبق مي باشد. رضا شاهد زندۀ مهدي كروبي، افشاگر تجاوز به زندانيان دربند مي باشد. تجاوز كنندگان به رضا مرتبا مي گفته اند اين كارها را در راه خدا انجام مي دهيم و سزاي معترضين به نظام اسلامي همين است. گويا صورت وي را در مدفوع فرو كرده اند و در اعتراض به تجاوز، بازجوي وي دوباره به او تجاوز نموده است. رضا مي گويد زندانيان نوجوان را مجبور به "عمل جنسي با يكديگر" نيز نموده اند و گفته اند با اين عمل "پاك مي شويد". در نهايت رضا با وثيقه اي در حدود 70 ميليون تومان در دادگاه انقلاب و با سپردن تعهد مبني بر عدم افشاگري در مورد اين رفتارهاي وحشيانه آزاد شده است. ....

قوه قضائيه و آیت الله صادق لاریجانی....

آیت الله صادق لاریجانی، عضو مجلس خبرگان رهبري، به رياست قوه قضائيه منصوب شد و آغاز به کار خود را اعلام نمود!
اما سئوال اصلی اینجاست که آیا ایشان میتواند از خودسری مقامات و دستگاه های دولتی جلوگیری نماید و آنان را ملزم به رعایت قانون سازد؟
آیا آیت الله لاریجانی در عمل توان آن را دارد که رودر روی نیروهای مهاجم دولتی بایستد و از مردم ستمدیده ما در برابر بازداشت ها، ضرب و شتمها، پرونده سازی ها و انجام انواع تعرضات دیگر جلوگیری نماید؟
آیا این انتخاب میتواند نقطه پایانی برای قتل و کشتار و تجاوز در زندان ها باشد؟
آیا ایشان قادر خواهد بود تا نیروهای لباس شخصی را هم تحت ضوابط قانونی کشور از تعرض و بازداشت وکشتار مردم باز دارد؟
آیا مطبوعات فرصتی برای انتشار خواهند یافت یا باز هم خفقان در کشور با تعطیلی بیشتر روزنامه ها و دستگیری وبلاگ نویسان به مرحله تازه ای وارد خواهد شد؟
هرچند آیت الله لاریجانی خود را ملزم به اصلاحات در قوه قضائیه میبیند اما در عمل باید دید که مردم تا چه حد از عملکرد ایشان راضی خواهند بود.
و آیا خواسته و انتظار مردم از دستگاه قضائیه برآورده میشود یا خیر؟!این سئوالیست که گذشت زمان و عملکرد آیت الله لاریجانی پاسخگوی آن خواهند بود!

رئیس جمهور ما خداست؟ !!

پس از ديدار مصباح يزدي با احمدي نژاد در قم پس از انتخابات رياست جمهوري و تاكيد مصباح بر "لزوم بازگشت به حكومت اسلامي" و پاسخ احمدي نژاد مبني بر "آغاز يك دوره ي جديد در انقلاب" ، "پشتيباني از تحقق حكومت اسلامي و ماندگاري آن" و "نظريه پردازي اين نوع حكومت از سوي آقاي مصباح"، حجت الاسلام مصباح يزدي رييس يك موسسه آموزشي در قم مدعي شد:
ا طاعت از رئيس‌جمهور، اطاعت از خداست.
در روزنامه جمهوري اسلامي 24/05/1388 به قسمتی از صفحه سرمقاله آن ُ نقدي بر نظريه خدامقامي مسئولان اجرائي توجه فرمائید:
"اگر نظريه نقل شده از جناب آقاي مصباح يزدي را بپذيريم و اطاعت از رئيس جمهور را همچون اطاعت از خدا واجب بدانيم قبل از هر چيز بايد اين واقعيت را خود جناب آقاي مصباح يزدي بپذيرند كه در دوران 8 ساله رياست جمهوري آقاي سيدمحمد خاتمي كه حكم ولي فقيه را دريافت كرده بود مرتكب گناهان زيادي شده اند. زيرا ايشان در آن دوران از پيشتازان مخالفت آشكار با رئيس جمهور بودند و نه تنها عدم اطاعت از وي را بلكه حتي ايستادن در مقابل رئيس جمهور وقت را ترويج مي كردند و لازم مي دانستند و زمينه را نيز براي اين امر فراهم مي كردند. البته جناب آقاي مصباح يزدي در اين زمينه تنها نبودند و ما كه آن زمان هم در روزنامه جمهوري اسلامي قلم مي زديم نيز با بسياري از افكار و عملكردهاي آقاي خاتمي مخالف بوديم و اين مخالفت را با انتشار مقالات و مطالب زيادي ابراز مي كرديم هر چند تفاوت ما با جناب آقاي مصباح يزدي اين بوده و اكنون نيز هست كه ما بر خلاف ايشان اطاعت از رئيس جمهور را چون اطاعت خدا نمي دانستيم و نمي دانيم . در چهار سال گذشته يعني دوران رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد هم نظريه جناب آقاي مصباح با همين عارضه مواجه مي شود زيرا در آن چهار سال نيز موارد زيادي از اظهارنظرها تصميم ها عزل و نصب ها و دستورالعمل هاي رئيس جمهور برخلاف نظر رهبري قانون و حتي خود جناب آقاي مصباح بوده بطوري كه در پاره اي موارد با صراحت نظر مخالف خود را اعلام كردند. بنا بر نظريه خدامقامي رئيس جمهور كه اكنون با صراحت از جناب آقاي مصباح يزدي نقل شده ايشان بايد بپذيرند كه حتي در همين چهار سال گذشته نيز در مواردي از اطاعت خدا سر باز زده اند و مرتكب حرام شده اند. مخالفت مجلس شوراي اسلامي با بسياري از تصميمات رئيس جمهور و نقض آن تصميمات از طريق مصوبات مجلس نيز از جمله عوارضي است كه طبق نظريه جناب آقاي مصباح يزدي بايد آنرا مخالفت با خدا تلقي نمائيم در حالي كه نه شرع و نه قانون اساسي بهيچوجه چنين چيزي را قبول ندارند و اين قبيل مخالفت ها را تاييد و امضا مي كنند كما اينكه شوراي نگهبان به عنوان نماد شرع و قانون اساسي بسياري از تصميمات مجلس شوراي اسلامي در مخالفت با تصميمات رئيس جمهور در همه دوره ها از آغاز تاسيس نظام جمهوري اسلامي تاكنون را تاييد نموده است..."

حسین شریعتمداری؟

حسین شریعتمداری که به عنوان سر پرست کیهان مدتهاست از این وسیله ملی برای گسترش نفاق و دروغ در بین مردم دست به تحریر مهملات و دروغها و افتراحات از قول نویسندگان مختلفی، که شاید بعضی از آنها حتی وجود خارجی هم نداشته باشند، میزند
برای شناخت و آشنائی شما با ویژهگی های منحصر به فرد این مرد به ظاهر مسلمان و روزنامه نگار، به مقاله هایی که در کیهان چاپ شده اند مراجعه میکنیم تا عدم صداقت ، دروع و دخل و تصرف های اعمال شده در مقالات چاپ شده در روزنامه کیهان را شفافتر رویت کنیم.
درشماره پنجشنبه 15/5/88 روزنامه کیهان مقاله ای تحت عنوان «آقای علی مطهری بخواند» به نام آقای محمد امینی درج شده بود.
قسمتی از جواب آقای علی مطهری در اینمورد چنین است:
"پاسخ را خطاب به جناب آقای شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان می نویسم از آن جهت که با شناختی که از روزنامه کیهان دارم می دانم که این گونه امور در این روزنامه به حکم ماهیت امنیتی آن به شکل پروژه دیده می شود که مثلا بناست فلان شخصیت یا فعال سیاسی را خراب کنیم و البته در این راه معمولا هدف وسیله را توجیه می کند و هم از آن جهت که سطرسطر این گونه مقالات بلکه همه مقالات سیاسی و اجتماعی که در کیهان درج می شود باید مطابق میل جناب شریعتمداری باشد.

از نظر نگارنده اساسا کیهان اعتقادی به آزادی بیان ندارد و به خاطر کتمان حقایق و بی تفاوتی نسبت به ناراستیهای حکومت، آنهم به بهانه حفظ نظام، از دوستان نادان و البته خیرخواه انقلاب اسلامی به شمار می رود و دوستیهای آن با انقلاب و ولایت فقیه از قبیل دوستیهای خاله خرسه است که معمولا ضرر آن از نفع آن، دافعه آن از جاذبه آن و دشمن سازی آن از دوست سازی آن بیشتر است. به عنوان نمونه آیا در روزهای اخیر، کیهان به طور جدی درباره قتل ناجوانمردانه چند جوان در بازداشتگاهها و لزوم معرفی و مجازات عاملان آن خبر یا مطلبی درج کرده است؟ گرچه برای پاسخ به نظرات اینجانب مجبور شده است اشاره ای به این موضوع بکند। همین مقدار هم نسبت به کیهان قابل تقدیر است، شاید هم از دست آقای شریعتمداری در رفته است। از همین جا پاسخ اینجانب به این پرسش که چرا برخی مقاله هایم در روزنامه اعتماد ملی و مانند آن چاپ می شود روشن می گردد و آن این است که اساسا کیهان و برخی روزنامه های دیگری که خود را اصولگرا نامیده اند مقالات امثال اینجانب را که به دردهای جامعه می پردازد و با مذاق توجیه گر آنها سازگار نیست درج نمی کنند، چنان که کیهان بارها مقالات اینجانب را پس فرستاده । زبان حال کیهان این است که ما مقالات شما را چاپ نمی کنیم، شما هم حق ندارید به روزنامه های دیگر بدهید و اگر دادید ما در ستون «کیهان و خوانندگان» از قول مردم! انتقاد می کنیم। "

دنباله این نامه

نظام قرون وسطائي؟

نظام قرون وسطائي ولايت فقيه اينك نزد اكثريت ملت مرده است، هرچند تشكيلات امنيتي و سازمان هاي سركوب آن تلاش بی وقفه ای را برای بر پا نگهداشتن این جنازه بکار میگیرند، اما مدتهاست این رژِم مشروعیت خود را از دست داده ، و در سرازیری سقوط قرار گرفته است
آن همه از خود گذشتگی مردم برای برقراری اراده ملی در سال ١٣٥٧ با انتخاب حکومت جمهوری، به اراده ولی فقیه تبدیل شد و مردم ایران چون کودکی به حساب آمدند که برای هر انتخابی باید از فیلتر ولایت مستبد حاکم گذرکنند !
از انتخاب نمایندگان مجلس ، امام جمعه، روزنامه نگار، نماینده مجلس و... انواع شورا های مختلف همه باید با مصلحت و صلاحدید بزرگ عمامه داران باشد، که تا سی سال پیش ملایی بود روزه خان در مشهد و برای خواندن یک روزه ده تومانی باید با سایر همپالکی هایش به رقابت پردازد!
اما از برکت انقلاب و بزرگواری مردم به بالاترین رده حاکمیت به کمک آقای رفسنجانی دست یافت و همه چیز را از یاد برد... واقعا جای شگفتی دارد که فردی اینهمه حق ناشناس باشد و لطف و محبت و مرحمت ولی نعمت هایش را با گلوله، زندان و شکنجه پاسخ دهد. محروم كردن مردم از حق انتخاب و دفاع از آرای آنان برای حاكميت بر سرنوشت خويش ،با تحميل نظام ولايت مطلقه فقيه یعنی پادشاهی مستبدانه با عمامه! و این مطمئنا چیزی نیست که مردم ایران طالب آن باشند. اگر چنین بود چرا باید نظام شاهنشاهی در ایران منقرض شود؟!!.

کودتای مخملی؟!!!

آقای ابطهی را ببینید که در طی چهل و چند روز میهمانی در زندان به چه روزی در آمده است؟!
آیا رنگ رخسارش نشانی از سر ضمیر او نیست؟!
باز هم ناظر تکرار سناریوی بارها به نمایش در آمده از طرف کارگردانان و دست اندرکاران دولت هستیم!
این تازگی ندارد که اغلب گرفتارشدگان بدست غاصبان مملکت بعد از مدتها شکنجه و عذاب و ایذای جسمی و روحی مجبور میشوند به روی خوانی انشا های تکراری تن دهند و باز هم خوشحالی زودگذری را برای قدرتمداران خود فریب فراهم آورند!
اما کیست که فراموش کند یا خود را به حماقت بزند و این اراجیف دیکته شده را باور کند؟
او کیست که نداند آتش افروزی های بعد از انتخابات و با تقلب بالا بدست چه کسانی برپا شده است؟
مگر آنها در بین مردم نبودند؟ مگر ندیدند که لباس شخصی ها چه بروز مردم آوردند؟ یا شاید فراموش کردند که نیروهای ضد شورش خود درکنار لباس شخصی ها در قتل و کشتار و تخریب همکار بودند و بسیجی ها را در بالای پشت بام مسجد در حال تیر اندازی و سنگ اندازی ندیدند؟
اگر خارجی ها میخواهند در ایران با انقلاب مخملی به بر اندازی حکومت دست بزنند و دولت هم 24 میلیون رای به همراه دارد ؟ خوب از چی نگران است؟با این همه پشتیبان داخلی، نگران چند تا مامور خارجی است که برای بر اندازی آمده اند یا اینکه اطمینانی از عملکرد خود ندارد؟!مطمئنا دولت از خود و آرای تقلبی اش بیمناک است زیرا او میداند که آرای تقلبی نیروی پشتیبان به همراه نمی آورد و از این روست که سعی دارد با دیکتاتوری و خفقان(قطع وسایل ارتباط جمعی نظیر قطع شدن تلفن و ایمیل و...تعطیلی روزنامه ها و یکنواخت شدن اخبار در بین روزنامه هائی که منتشر میشوند و دستگیری روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان و...) از سقوط عنقریت خود جلوگیری کندو تلاش وسیعی را برای تطمیع فرزندان غیور ملت از طریق دستگیری و شکنجه های روحی و جسمی آنها ( برای ترتیب دادن نمایش های تلویزیونی تکراری!) مینماید! و در صورت عدم موفقیت اجساد آنها را تحویل خانواده هایشان می دهد و باعوام فریبی کودکانه ای همه به پا خاستگان عظیم ملی را وابستگان خارجی برای کودتای مخملی مینامد!(نظیر شهید روح الامینی و...)

اما باید دانست که مردم ایران مدتهاست به تکامل رشد عقلی خود رسیده اند وعکس العمل آنها از این خیمه شب بازی ها چیزی جز یک لبخند تمسخر آمیز نیست! و آنها را در گرفتن حق خود مصمم تر میسازد...