۱۳۸۷ مرداد ۹, چهارشنبه

نسل فراموش شده!؟


نسل فراموش شده!؟
بارها در مورد اعتیاد و راه های پیشگیری و درمان معتادان گفته شده و مقالات تفضیلی زیادی هم در این مورد نوشته شده است.
در مقاطع مختلف زمانی هم شاهد گرفتن و زندانی کردن مواد فروشان مختلف و جمع آوری معتادان در نقاط مختلف بوده ایم.
آنچه که تعجب آور و حیرت انگیز است اینست که ، هیچیک از مسئولین دلسوز مملکتی در مورد پیشگیری اعتیاد و نحوه مقابله با این بلای خانمان بر انداز نتوانسته اند طرح و برنامه جامعی را در دستور کار خود قرار دهند تا با اجرای آن فرزندان و نو نهالان این مملکت از ابتلا به آن مصون بدارند!؟
در قسمتی از گزارش خبر گزاری مهر در مورد "کراک" چنین آمده است که:
متاسفانه به رغم اینکه گفته می شود گرایش به سمت مخدرهای صنعتی در بین جوانان کاهش یافته است اما واقعیت امر این است که بازار این مخدرها در حال حاضر پر رونق و پرطرفدار است. زیرا، استفاده آسان و بدون دردسر مخدرهای صنعتی که اغلب به صورت قرص تهیه می شوند باعث شده که میل و گرایش به سمت آنها نیز افزایش یابد.
اثرات کوتاه‌ مدت کراک مشابه آمفتامین است ولی با مدت زمان کوتاهتر احساس افزایش انرژی، چابکی و سرخوشی را زیاد می ‌کند. از جمله اثرات آن پس از مصرف می توان به افزایش ضربان قلب، نبض، تنفس، درجه حرارت بدن، فشار خون، گشادگی مردمک چشم، پریدگی رنگ، کاهش اشتها، تعرق شدید، تحریک و هیجان، بیقراری، لرزش به‌ خصوص در دست‌ها، توهمات شدید حسی، عدم هماهنگی حرکات، اغتشاش دماغی، گیجی، درد پا، فشار قفسه سینه، تهوع، تیرگی بینایی، تب، اسپاسم عضله، تشنج و مرگ، اشاره داشت.
مصرف حتی یک بار کراک اعتیادآور است و این تفاوت اساسی کراک با قرص‌های اکستازی است که اگرچه در بلند مدت کشنده است اما اعتیاد با قدرت بالا ندارند. تبلیغات زیادی که شبانه‌ روزی علیه قرصهای اکستازی شده باعث شده که خطر کراک در سایه و پنهان باقی بماند. به طوری که نوجوانان نمی ‌دانند بدتر ازهروئین است، لذا وحشتی که از هروئین در وجود همگان است نسبت به کراک ندارند و اغلب خیال می ‌کنند کراک چیزی در حد قرص‌های روان‌گردان و اکستازی است.
بررسیها نشان می دهد 2 درصد جوانان سابقه مصرف تفننی کراک را دارند و این هشداری جدی برای جامعه محسوب می شود. از سوی دیگر، یک آسیب شناس اجتماعی معتقد است کراکهای موجود در کشور 150 برابر هروئین قدرت تخریبی بر فکر، مغز و اعصاب دارد و حتی منجر به مرگهای فجیع می شود.
آیا زمان آن هنوز هم فرا نرسیده است که، فکری اساسی برای باز سازی ارزش های انسانی ویران شده در نسل جوان و آینده ساز این مرزو بوم داشته باشیم !؟ نسلی که در بازی های سیاسی مدیران جامعه گم شده اند!
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=721819

۱۳۸۷ مرداد ۳, پنجشنبه

ارزش دلار در برابر ريال450 تومان است!


ارزش دلار در برابر ريال450 تومان است!
در اینکه شرایط اقتصادی مملکت ما تمامی برنامه ریزان را به چالش کشانده است هیچ تردیدی نیست، اما اینکه آقای صمصامی نرخ برابری دلار آمریکا و ریال ایران را به نصف تغییر میدهد خود داستانی است که فقط آقای صمصامی
قادر به تعریف آنست و امیدوارم که توانائی خلق چنین داستان هیجان انگیزی را داشته باشد!
اگر چه امید زیادی به اجرای چنین برنامه ای نیست و شالوده تمامی پشتوانه های اقتصادی دگرگون میشود ولی ما منتظریم تا این مسئول اقتصادی دولت نهم با عمل به این گفته خود فرضیاتش را ثابت کند؟!
و اما بد نیست به نوشته روزنامه کیهان مورخ پنجشنبه 3 مرداد 1387 در این مورد توجه فرمائید.

سرپرست وزارت اقتصاد كه امروز از ماندن و يا رفتن او سخن مي گويند به خبرنگار كيهان گفت: در بررسي كه من انجام داده ام ارزش دلار 450 تومان است. صمصامي در پاسخ به اين سوال كه آيا از ( (p p p ) روش قدرت خريد پول
استفاده كرده ايد اظهار داشت اين روش منسوخ شده و من با استفاده از مدل هاي جديد برآورد كرده ام كه ارزش دلار در برابر ريال بسيار كمتر از اين مقادير است.از صمصامي درباره تاثير كاهش ارزش دلار بر صادرات و واردات پرسيديم كه او پاسخ داد: بخش عمده اي از صادرات كشور ارتباطي به ارزش دلار ندارد و آن بخشي از صادرات غيرنفتي نيز كه به ارزش دلار وابسته است را مي توان با جوايز صادراتي جبران كرد.سرپرست وزارت اقتصاد از افزايش واردات هم نگراني ندارد: «واردات كشور ما اغلب واسطه اي است كه با تغيير ارزش دلار بصورت معنا داري افزايش نمي يابد.»چند سال پيش صندوق بين المللي پول نرخ ارزش دلار به ريال را از طريق محاسبه به روش قدرت خريد پول، 350 تومان اعلام كرده بود كه نظر صمصامي در رابطه با اين گزارش خيلي مثبت نيست: «صندوق بين المللي پول از روشي براي محاسبه ارزش پول ملي استفاده كرده بود كه فعلا در دنيا منسوخ شده است.»اما صمصامي به يك نكته ديگري اشاره كرد: «كاهش ارزش دلار و يا تقويت پول ملي بايد زودتر از اينها انجام مي شد» البته وي توضيح بيشتري نداد اما از آنجائيكه مديريت ارزش دلار با بانك مركزي است احتمالا روي صحبت وي با بانك مركزي و سياست كاهش ارزش پول ملي در اين نهاد پولي است.
جزعیات بیشتر را در روزنامه کیهان مطالعه فرمائید.
http://kayhannews.ir/870503/4.htm

۱۳۸۷ تیر ۲۸, جمعه

خسرو شكيبايي هم از میان ما رفت....


خسرو شكيبايي، بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون ساعت 9 صبح جمعه 28 تير در سن 64 سالگي به علت نارسايي قلبي در بيمارستان پارسيان تهران درگذشت. در شناسنامه اسمش "خسرو" است ولي خانواده و بچه محل‌ها او را "محمود" صدا مي‌كردند. خسرو شكيبايي متولد فروردين 1323 در خيابان مولوي تهران. پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتي او 14 ساله بود بر اثر سرطان از دنيا رفت. او قبل از اينكه وارد عرصه تئاتر شود ، در حرفه‌هايي چون خياطي و كانال سازي وآسانسور سازي كار مي‌كند. در 19 سالگي براي اولين بار روي صحنه تئاتر مي‌رود و بعد از مدتي به عباس جوانمرد ، معرفي و به صورت كاملا حرفه‌اي بازيگر تئاتر مي‌شود. او تحصيلاتش را در رشته بازيگري در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران به پايان برد. او تا پيش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر فعاليت داشت و فعاليت حرفه اي در عرصه سينما را با بازي در فيلم "خط قرمز" (1361، كيميايي) آغاز كرد اما سرآغاز دوره تازه فعاليت بازيگري شكيبايي را بايد فيلم "هامون" (1369، مهرجويي) دانست. او به خاطر بازي در اين فيلم سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول را در هشتمين جشنواره فيلم فجر به دست آورد. او همچنين براي بازي در فيلم "كيميا" (1374، درويش) بار ديگر برنده سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول از سيزدهمين جشنواره فيلم فجر شد و براي فيلم‌ "سالاد فصل"(1383،جيراني) نيز سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مكمل را به دست آورد.
او هنرمندی پر آوازه و نقش آفرینی چیره دست بود که مرگ نا به هنگامش تمامی دوستدارانش را به سوکی عمیق فرو نشاند.
گرچه او با رحلت خود از میان ما رفت اما چهره دوست داشتني‌،صداي بي نظير تواضع و فروتنی و نقش آفرینی های استادانه وماندگارش از ياد سينما دوستان و مردمي كه بیشتر فیلم ها را به خاطر بازی های او به تماشا می نشستند برای همیشه بصورت خاطره ای شیرین و جاودان در قلب خود خواهند داشت.
یادت گرامی و روح پر فتوحت در جوار حق تعالی قرین رحمت باد

۱۳۸۷ تیر ۲۴, دوشنبه

آوردن پول نفت بر سر سفره مردم و یا بردن آن؟!..

Image and video hosting by TinyPic

آوردن پول نفت بر سر سفره مردم و یا بردن آن؟!..

این روز ها صحبت های زیادی در مورد پرداخت یارانه و تقسیم ثروت ملی برای اجرای بیشتر عدالت احتماعیست!
مبلغ نقدی ناجیزی که دولت به مردم به عنوان رایانه خواهد پرداخت در مقابل ، مردم از در یافت بعضی از سوبسید ها در مورد کالا های اساسی محروم میشوند و بسیاری از اقلام به قیمت واقعی خود بر میگردند !
خوبست به بخشی از اثرات این اقدام در مقاله ای که در تابناک ۱۹ تير ۱۳۸۷ به چاپ رسیده است توجه فرمائید!
اثرات تورمي طرح پرداخت نقدي يارانه‌ها به سه دسته تقسيم مي‌شود:

1ـ اثر مستقيم: افزايش شديد بهاي انرژي و رسيدن آن به قيمت واقعي كه به معناي شش برابر شدن قيمت بنزين، سي برابر شدن قيمت گازوئيل، هشت برابر شدن قيمت برق و ده برابر شدن قيمت گاز است. افزايش شديد قيمت‌هاي انرژي به منزله افزايش بهاي كالا و خدماتي است كه از انرژي استفاده مي‌كنند؛ براي مثال، هزينه حمل‌ونقل از بهاي بنزين و گازوئيل تأثير مي‌پذيرد و بهاي سيمان و فولاد تحت تأثير سوخت كارخانجات توليدكننده است؛ بنابراين، افزايش حامل‌هاي انرژي قيمت كالاها و خدمات متناسب با سهم انرژي در هزينه تمام‌شده آنها افزايش مي‌يابد كه اين امر در سناريوهاي خوشبينانه، بار تورمي 75 تا 90 درصدي را به همراه دارد.

2ـ اثر نقدينگي: طبيعي است پس از افزايش شديد بهاي انرژي در كشور، مصرف آن به طور محسوسي كاهش مي‌يابد و به طور طبيعي شهروندان بنزين، گازوئيل، برق و گاز بسيار كمتري مصرف مي‌كنند؛ بنابراين در اين شرايط، دولت از يكسو با مازاد انرژي در داخل روبه‌رو شده، يعني گاز، بنزين و برق مازاد خواهد داشت كه قابل فروش در بازارهاي خارجي است و از سوي ديگر، براي پرداخت نقدي به مردم، با كمبود منابع روبه‌رو مي‌شود كه نتيجه هر دو عامل، استفاده از دلارهاي اضافي ناشي از صرفه‌جويي در انرژي و تبديل آن به ريال يعني افزايش نقدينگي است و افزايش نقدينگي هم به افزايش تورم منجر خواهد شد.

بنابراين اگر پس از واقعي كردن قيمت‌هاي انرژي، مصرف انرژي كشور كاهش يابد، و حتي به 50 درصد برسد كه بسياري اين رقم را با توجه به فرهنگ مصرف مردم ايران و برخي عوامل ديگر كمبود بهره‌وري انرژي در ايران، خوشبينانه مي‌بينند، دولت بايد نيمي از نود هزار ميليارد تومان مورد نياز خود براي پرداخت ساليانه به مردم را از محل انرژي صرفه‌جويي‌شده كه به دلار فروخته شده است، به ريال تبديل كند و اين به معناي افزايش سالانه 25 درصدي نقدينگي ناشي از اجراي طرح تحول اقتصادي است كه به افزايش فعلي 25 درصدي نقدينگي افزوده مي‌شود و اثر تورمي آن نيز به طور خوشبينانه بين 20 تا 25 درصد برآورد مي‌شود.

3ـ اثر افزايش تقاضا : طبيعتا پس از افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي خانوارهاي ايراني در مصرف انرژي صرفه‌جويي كرده و بنابراين از محل دريافت نقدي از دولت مازادي خواهند داشت كه اين وجه را صرف خريد ديگر كالاها و خدمات خواهند كرد و در اين ميان، سبد خاصي از كالاها و خدمات كه بيشتر مورد توجه خانوار‌ها هستند، تحريك شده و به دليل محدود بودن عرضه آن، دچار افزايش قيمت خواهند شد.
درمجموع تورم ناشي از اجراي طرح تحول اقتصادي به طور خوشبينانه حدود 115 درصد برآورد مي‌شود كه با افزوده شدن به تورم كنوني به 140 درصد مي‌رسد. حال پرسش اينجاست كه آيا مجموع درآمد خانوارها پس از اجراي اين طرح به همين ميزان افزايش مي‌يابد كه اجراي طرح تحول اقتصادي به بدتر شدن وضعيت زندگي شهروندان منجر نشود؟
بانك جهاني اثر تورمي آزادسازي قيمت فقط بنزين را 40 درصد و مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي اين اثر را 132 درصد برآورد كرده است.

بنا بر مطالعات بانك مركزي، هزينه زندگي يك خانوار چهار نفره در كشور در سال جاري با احتساب نرخ تورم بيش از ده ميليون ريال در ماه است. به عبارت ديگر، متوسط هزينه زندگي يك ايراني در شرايط كنوني، حدود 250 هزار تومان در ماه است كه پس از اجراي طرح تحول اقتصادي، درآمد اين فرد، ماهانه صد هزار تومان يعني 40 درصد افزايش مي‌يابد، اما هزينه‌هاي وي 140 درصد افزايش مي‌يابد كه اين به معناي شكاف شديد بين درآمد و هزينه‌هاي فرد است.

http://www.tabnak.ir/pages/?cid=13572

۱۳۸۷ تیر ۱۸, سه‌شنبه

خرافات و خرافه پرستی در قرن بیست و یکم!


خرافات و خرافه پرستی در قرن بیست و یکم!
در این روز ها در ایران بیشتر از هرجای دیگر دنیا ، بسیاری به دامان پر سود خرافات پناه میبرند تا شاید درد های لا علاجشان را با دست بدامن شدن ارواح و تماس با آنها از طریق رمالان و طالع بینان به درمان برسانند! جالب توجه است که اغلب این دلالان و واسطه ارواح خط دهنده، خود از راه گم کردکان هستند و بیشتر از تمامی مشتریان خود نیاز به راهنمایی و ممد جویی دارند!
شاید به خاطر داشته باشیم که تعدادی از این دعا نویسان و طالع بینان متجاوز با درایت و آگاهی ماموران آگاهی و پلیس به دست عدالت گرفتار و با حکم دادگاه به چوبه دار سپرده شدند!
بد نیست باز هم به ادامه کار این گروه از کف بینان و احضار کنندگان ارواح و دعا نویسان.. به گزارشی که در روزنامه سرمایه درج شده است توجه فرمائید!
سرمایه: در حال حاضر انواع فال و آنچه رمالان مدعی «دعا» بودن آن هستند در تهران با قیمت هایی از 100 تومان تا بیش از یک میلیون تومان به فروش می رسد.فتانه- م یک فالگیر در منطقه تهرانپارس ضمن بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: «این قیمت برای هر عدد فال حافظ در پاکت نامه از 100 تومان شروع شده و به بیش از یک میلیون تومان برای هر عدد دعای شکست طلسم مرگ می رسد.» وی انواع فال و دعا را به فال اعداد و ارقام، قهوه، تفاله چای، تاروت، پاسور، کف بینی، شمع، حافظ، تعبیرخواب، طلسم و جادو، دعا و سرکتاب، آینه بینی و احضار ارواح و تسخیر جن تقسیم بندی کرد. وی تصریح کرد: «در این میان فال قهوه، تاروت، پاسور، دعا و سرکتاب و احضار ارواح بالاترین آمار مشتری را به خود اختصاص داده اند و انجام افعالی چون تسخیر جن و فروش موکل جن و موکل آسمانی مشتری و متقاضی خاص خود را دارند.»
ادامه مطلب را درنو اندیش به نقل از سرمایه بخوانید!
http://www.noandish.com/com.php?id=17139

۱۳۸۷ تیر ۱۳, پنجشنبه

جلوه های تازه روسپی گری در ایران....؟!






جلوه های تازه روسپی گری در ایران....؟!
اخیرا طی مطالعاتی که در مورد زنان و دختران روسپی انجام شده است ،نشان میدهد که در دهه 60 و 70 سن روسپیگری بالای 30 سال بود اما اکنون سن روسپیگری از 15 سال به بالا رسیده است؟!
و اگر پیش از این اقدام به روسپیگری به خاطر رفع نیازهای اولیه بود اکنون به خاطر رفع نیازهای ثانویه است. از طرفی تا پیش از این پدیده روسپیگری بیشتر در مجردها بروز می کرد اما تحقیقات نشان داده که اکنون روسپیگری در متاهل ها بیشتر شده و با رشد سریعی هم مواجه است!!
به نوشته سرمایه، سیدکاظم رسول زاده طباطبایی مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس و رئیس کارگروه زنان و دختران آسیب دیده و در معرض آسیب دیروز در سالن وزارت کشور به این نکته اشاره کرد.
رسول زاده ادامه داد: «پدیده روسپیگری پیش از این در غیربومی ها بیشتر بود اما اکنون شیوع این پدیده در طیف بومی و غیربومی برابر شده، بنابراین دیگر نمی توانیم این پدیده را با مهاجرت مرتبط بدانیم.»
به گفته رسول زاده گرچه این پدیده قبلاً در افراد با تحصیلات کمتر از دیپلم دیده می شد اما اکنون این پدیده در افراد تحصیل کرده هم دیده می شود.
رئیس کارگروه زنان و دختران آسیب دیده به چالش های موجود در مورد این مساله اشاره کرد و گفت: «اولین چالش فقدان نظریه جنسی در ایران است. در حال حاضر با افزایش سن ازدواج و کاهش سن بلوغ، فاصله بلوغ و ازدواج به 15 تا 20 سال رسیده است اما برای رفع مشکلات ناشی از این موضوع مسوولان و علما هیچ نظریه جنسی ای ارائه نداده اند.»
او چالش دیگر را جنسیتی کردن مسائل جنسی در ایران دانست و گفت: «در بحث انحراف ها فقط بر دختران متمرکز می شویم اما وارد بحث پسران و مردان که آنها هم می توانند عامل بسیاری از انحراف ها باشند نمی شویم.»
تابو کردن مسائل جنسی و آموزش جنسی چالش سومی بود که رسول زاده به آن اشاره کرد و گفت: «چالش بعدی هم یک جانبه بودن برنامه های توسعه ای ما ست.»
حسین علی زاهدی پور کارشناس ارشد جامعه شناسی و عضو دیگر این کارگروه نیز به بخش دیگری از این آمارها اشاره کرد و گفت: «11 درصد روسپیان شهر تهران با اطلاع همسرانشان دست به روسپیگری می زنند. این آمار نشان می دهد که نه تنها به مساله بیکاری زنان بلکه به بیکاری مردان و پیامدهای آن نیز باید توجه بیشتری شود.»
برای جزعیات بیشتر به سایت زیر مراجعه فرمایید.
http://www.sarmayeh.net/ShowNews.php?6678

http://www.alef.ir/content/view/28784