اگر در تو هنوز همذره ای شرف و شعور و احساس انسانی وجود دارد قدری به خود آی و دست از بی تفاوتی و آدم فروشی روز مره ات بردار، اینان انسان هایی هستند که بدست حرام زاده هایی وطن فروش و مزدورانی بی شرف مورد تهاجم قرار گرفته اند.
اگر امروز تو جزو مهاجمین هستی و به شرف و ناموس هم وطنت در تعرضی فردا نوبت ناموس توست که مورد تعرض امثال تو قرار گیرد.
بی غیرتی و بی تفاوتی تا به کی؟
به خود آی تا کی پاچه خواری وطن فروشان وملایان روضه خوان مفت خور ؟و تا به کی پس مانده ملا را لیسیدن؟
پس شرف و حیثیت تو کجاست؟
آیا تو هم ایرانی هستی یا از تفاله های پس مانده همین تازی های بی پدر و مادر و مهاجمینی که با زور شمشیر به شرف و حیثیت تو حمله کردند!
خوبست خود را بشناسی و ببینی توان و جسارت و گستاخی یک ایرانی غیور را داری یا؟؟!!!
با آرزوی احیای غرور ملی و جوانمردی و غیرت در سرزمین طلایه داران اصیل ترین حقوق انسانی، ایران عزیزمان ایران.
دروغگویی خصلت دیکتاتورایران زمین شده است ایران اسلامی باز هم حاضر است رافت اسلامی را با اخاذی های 500 هزار دلاری و یا بیشتر مد نظر داشته باشد. اصولا یکی از راه های سرکیسه کردن حکومت ملایان برنامه گروگان گیری های افراد در مورد های مختلف، به زندان انداختن، آنها اعمال شکنجه و تجاوز و در آخرین قسمت سناریو باج خواهی های کلان برای رهایی آنها از زندان غیر قانونی رژیم غیر قانونی است که همچون دزدان و راهزنان کاروان ها در صدر اسلام و به پیروی از پیغمبر اسلام به زندگی ننگین خود ادامه میدهند. محمود احمدی نژاد هم به عنوان رئیس جمهوری کودتا و به عنوان یک مسلمان واقعی در موارد مختلف استعداد خود را در دروغگویی و سر هم کردن اراجیف بکار میبرد وبا برزبان آوردن مهملات همچون بیماران الزایمری فراموش میکند که در قرن 21 تمامی اتفاقات به تمام نیا مخابره میشود و در صدها نشریه و تلویزیون مختلف مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد! از این رواست که این مرد نادان با لجن پراکنی های وقت و بیوقت خود هر روز لطمه جبران ناپذیری به حیثیت ایرانی ورد میسازد.در لینک زیر گفتگوی جدید او را در آمریکا ببینید.
باز هم سخن از ظلم و ستم جلادان خون آشامیست که با تزویر و ریا، تجاوز و شکنجه، کشتار و بیرحمی ، و به انواع ترفند های خبیثانه برای خود قدرت و منزلت را در حد نابودی انسان های بیگناه طلب میکنند.
این جانیان وطن فروش ، با جنایت های روز افزون خود اعرابمتجاوز و مغولان خونخوار را هم به چالش کشانده اند و با ابزار دین فروشی خود ،هر روز ابلهان ساده اندیش را، با فرو بردن در حماقت باور های پوسیده دینی، برای سواری های بیشتر آماده میکنند
به قسمتی از نامه یک زندانی که از جنایتها و ظلمها و جفا های اعمال شده بر او حکایت میکند توجه فرمائید . شاید چشمان بسته شما باز شود و برای غیرت انسانی خواب گرفته شما تلنگری باشد برای رهایی از بردگی و سواری دادن به ملایان بی وطن دزد و بی شرف.
".....برای اين سخنان عصبانيت مرا نيز برانگيخت و به درگير شدن من با آنان نيز منجر شد كه البته نتيجه آن فرو كردن سر من در چاه توالت بود، آن چنان كه كثافت هاي درون توالت به دهان و حلق من وارد و به مرحله خفگي رسيدم. سرم را بيرون آوردند و گفتند كه مي رويم و تا شب بر مي گرديم و تو تا آن زمان وقت داري كه به مسائل اخلاقي ات اعتراف و خودت را خلاص كني. مي گفتند كه «بايد كاملا توضيح دهي كه با چه كسي در چه زماني و در كجا و چگونه ارتباط داشته اي» و حتي از من مي خواستند كه در برگه بازجويي ام بنويسم كه «در دوران كودكي مورد تجاوز جنسي قرار گرفته ام». بارها به تجاوز و استعمال بطري و شيشه نوشابه و چوب تهديد مي شدم تا جايي كه في المثل بازجوي وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي بيان مي كرد كه چوبي را در …. استعمال مي كنيم كه صدتا نجار نتواند آن را در بياورد. و مي گفت مسايلي در خصوص مساله دار بودن اخلاقي شماها به سايت ها سفارش داده ايم كه به زودي در سطح جامعه بصورت بلوتوث يا سي دي منتشر شود. در شرح اين واقعيت تاسف آوري كه حكايت از فروپاشي نظام اخلاقي در ميان ماموران منتسب به يك حكومت ديني دارد و يادآوري آن نيز برايم عذاب آور است به همين مقدار بسنده مي كنم تا روشن شود كه يك زنداني سياسي محبوس در اوين براي اعتراف به ناكرده هاي خود تحت چه فشارهايي قرار مي گيرد. و اين پرسش را در برابر شما مطرح كنم كه آيا وجود اين برخوردها بدين مفهوم نيست كه حكمرانان و حاكمان فعلي نظام جمهوري اسلامي در آزمايش عدالت اخلاق و انسانيت مردود شده اند؟ گرچه اين وقايع بي سابقه نبوده و حتي افكار عمومي نيز با انتشار جريان بازجويي از همسر سعيد امامي در سالها پيش بدان پي برده بوده اند اما جريان بازجويي ها از زندانيان سياسي در سال ۸۸نشان داد كه آن واقعه يك تخلف موردي نبوده و اراده اي براي برخورد با اين بي قانوني ها در كشور وجود ندارد. آنان بصورت مداوم بر اين نكته پاي مي فشردند كه ما به پشتوانه ي رهبري از هرگونه برخوردي براي رسيدن به هدف استفاده مي كنيم و هيچ خط قرمزي براي رسيدن به اهداف خود نداريم و استفاده از هر روشي براي وادار سازي افراد و منتقدين به پذيرش القائات بازجويان در راستاي حفظ نظام را مشروع بلكه واجب مي دانستند......".
حضرت علی پس از پیروزی بر قبیله" بنی قریظه" تعداد 900 نفر از مردان قبیله را در مقابل گو دالهایی که از پیش کنده بودند سر بریدند. (تاریخ طبری. جلد 3 . صفحه 1088)
پیامبر بگفت تا در زمین گودالها بکندند و حضرت" علی" و" زبیر" در حضور پیامبر گردن انها را زدند. (تاریخ طبری .جلد 3. صفحه 1093)
حضرت علیو یارانش در یک روز تعداد 2500 نفر از خاندان "ازد" را سر بریدند.بنحوی که کسی زنده نماند تا دیگری را دلداری دهد. (مروج الذهب . جلد اول . صفحه 729)
3- کشتار خوارج :
در نهم صفر سال 38 هجری در محلی واقع در دشت نهروان جنگ خونینی بین لشگریان حضرت علی و خوارج روی داد که در این جنگ در حدود 1800 نفر از خوارج بقتل رسیدند.
4- نبرد "لیله الحریر":
حضرت علی در نبردی بنام "لیله الحریر" در حدود 500 تا 900 نفر را از دم تیغ گذراند. (منتهی الا مال . جلد 1. صفحه 153)
5- کشتار" عبدالله خرمی و یارانش" :
عبدالله خرمی و 70 تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور حضرت علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه 199)
6- کشتار کسانی که بعد از فوت حضرت محمد از دین اسلام برگشتند:
آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر در گذشت حضرت محمد نشان داده بودند "حضرت علی" و" خالد بن ولید" همه را بکشتند و اجسادشان را در آتش سوزاندند. (تاریخ طبری .جلد 4 . صفحات 1380.1464) (تاریخ طبری .جلد 6.صفحات 2420.2265)
نقش حضرت علی در ترور مخالفان :
1- ترور شاعری بنام" حویرث بن نقیذ":
وی شتر دختران حضرت محمد "فاطمه" و "ام کلثوم" را رم داده بود به فرمان حضرت محمد و توسط حضرت علی در جریان یک تو طئه به قتل رسید. (سیره ابن هشام .جلد 2. صفحه 273)
2- سر بریدن" مغیره" :
پیر مردی بنام "مغیره" که پس از فتح مکه از ترس حضرت محمد گریخته بود بوسیله حضرت علی دستگیر و سر بریده شد. (زنان پیغمبر . صفحه 316)
3-حضرت علی شاهرگ مردانی را برید و بمانند مرغان نیم بسمل آنان را در بیابان رها کرد تا با شکنجه بمیرند. (امام علی . عبدالفتاح . جلد 5. صفحه 27)
4- سر بریدن "نضر" و "عتبه" :
پس از شکست" ائیل" حضرت محمد به حضرت علی دستور داد که "نضر" پسر" حارث" را سر ببرد.همینطور در منطقه ای دیگر بنام "الظیه" از میان اسرا "عتبه" پسر" ابی معیظ " بدستور حضرت محمد و بدست حضرت علی سر بریده شد. (منتهی الامال . جلد 1.صفحه 57)
5- سر بریدن "عتبه" :
مردی بنام "عتبه" که بخاطر عدم پخش مساوی غنایم بین لشکریان اسلام به صورت حضرت محمد تف کرده بود بوسیله حضرت علی سر بریده شد. (تاریخ طبری . جلد 5 .صفحه 1103)
